به گزارش خبرگزاری حوزه، زهرا سلطان زاده همسر شهید عبدالمهدی مغفوری به بیان خاطراتی از این عارف شهید پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان میشود:
هیچ وقت در زندگی احساس کمبود چیزی را نداشتم.
همه زندگی ما در یک اتاق خلاصه می شد که در خانه عموی ایشان ساکن بودیم.
از هر وسیله ای که داشتم استفاده بهینه می کردم مثلاً از چمدان به عنوان میز.
تمام وسایلمان در یک اتاق بود و وقتی دوستان شهید به دیدارش می آمدند با بچه ها در محوطه حیاط خانه قدم می زدم.
به ما می گفت: در مجلس به بچه ها اجازه نده پیش من بیایند.
چون نمی خواهم بفهمند که تو همسر من و اینها فرزندان من هستند.
خدای ناکرده به خاطر این که همسر مغفوری هستید، توقع احترام داشته باشید و یا دیگران احساس کنند باید به شما احترام بگزارند.
در مجالس شرکت می کردیم، بدون اینکه کسی متوجه باشد من و فرزندانم همراهی های آقای مغفوری هستیم.
منبع:کتاب به رنگ خدا، روایت همسر شهید
نظر شما